بسم الله الرحمن الرحیم
اگر قانون رعایت نشود نتیجه آن قطعا تلختر از آن چیزی خواهد بود که در رعایت قانون برای ما حاصل میشود[1] به گونهای که حقوق مردم پایمال شده[2] و هیچ پیشرفتی نصیب ملت و کشور نخواهد شد[3] لذا به یقین قانون شکن، هر کسی که باشد مجرم است [4] و باید با او برخورد شود.
از این جهت باید قانون را شاخص بدانیم [5] و به هر کدام از نامزدهای انتخابات که این شاخص را رعایت نمیکنند نمرهی منفی بدهیم...
اگر قانون حاکم نشد، آن چیزى که از بىقانونى بر سرِ همه خواهد آمد، بسیار تلختر است از آنچه که اجراى قانون ممکن است در کام بعضى تلخى به وجود بیاورد؛ «و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق». عدل همان رعایت قانون است. اگر ما از رعایت قانون احساس ضیق کردیم، نخواستیم به قانون تن بدهیم، آنچه که بر سر ما از بىقانونى خواهد آمد، بمراتب از این تلخىِ تحمل قانون، سختتر است.
اگر بىقانونى رائج شد، کارها گره خواهد خورد؛ ترافیک سنگین خواهد شد، گرههاى ترافیکى به وجود مىآید، کار مردم از بین میرود، مصالح مردم پامال میشود. همه بایستى به قانون احترام بگذارند.
اگر ملتى دچار بىقانونى بشود، قانونشکنى بر ذهن و عمل مردم حاکم بشود، هیچ پیشرفت معقول و درستى نصیب آن ملت و کشور نخواهد شد.
قانونشکنى جرم است.
- بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه 1390/7/20
گناه آتشافروزان فتنهى 88 همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأى مردم تمکین نکردند. ممکن است کسى بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلى خوب، این اعتراض ایرادى ندارد؛ اما راهِ قانونى دارد
[5] - یک مسئلهى دیگر هم - که حالا دارد صحبت ما طولانى میشود - مسئلهى فرهنگ قانونمدارى در کشور است. ما واقعاً احتیاج داریم به اینکه قانون در تمام امور کشور، یک شاخص، یک محور، یک فصلالخطاب محسوب شود مقام معظم رهبری 18/6/88
بیانات در دیدار مردم قم 1391/10/19
در جمهورى اسلامى، در قوانین ما، راههاى قانونىِ بسیار خوبى براى حفظ سلامت انتخابات پیشبینى شده است. البته کسانى بخواهند از طرق غیر قانونى عمل کنند، خب به ضرر کشور میکنند؛ کمااینکه در سال 88 از راههاى غیر قانونى وارد شدند، کشور را دچار هزینه کردند،
بیانات در حرم مطهر رضوی 1392/01/01
در مسئلهی انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از شاخصها در اسلام این است[1] که باید مرزبندیها روشن و شفاف باشد[2] با کنایه حرف زدن و دو پهلو صحبت کردن برای مسئولین انقلاب اسلامی جایز نیست[3] چرا که دو پهلو صحبت کردن مسئولین و نخبگان علت غبار آلود شدن فضا میشود[4] و چه بخواهیم و چه نخواهیم این غبار آلودگی کمک به دشمن و فتنه است[5] پرواضح است که در چنین فضایی شناخت حق و باطل دشوار میشود. نمونه عینی آن را میتوان در فتنه سال 88 به وضوح مشاهده کرد. بودند مسئولین و نخبگانی که در این فتنه به صورت روشن و شفاف موضع گیری نمیکردند و سعی میکردند با رفتارهای محافظه کارانه و برای حفظ منافع شخصی از کنار این جریان عبور میکنند اما این کار باعث میشود قدر آن مسئول و نخبه پائین بیاید[6].
مرزبندى شفاف با دشمنان انقلاب و دشمنان دین؛ اینها شاخص است. اگر کسى مرزبندى شفاف نمیکند، قدرِ خودش را کاهش میدهد؛ اگر گرایش پیدا میکند، از دائره خارج میشود. اینها آن مبانى و آن خطوط اصلى است.
اسلام میگوید با دشمنان متعرض بایستى با قدرت برخورد کرد؛ باید مرزبندى روشن و شفاف با آنها به وجود آورد. اسلام میگوید فریب دشمنها را نباید خورد. این، خط روشن امیرالمؤمنین است؛ امروز هم ما همین خط روشن را احتیاج داریم.
[3] - بیانات در دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى 29/10/1388
دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نیست. خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند. این، مخصوص یک گرایش سیاسى خاص هم نیست. در داخل نظام اسلامى، همهى گرایشهائى که در مجموعهى نظام قرار دارند، اینها باید صریح مشخص کنند که بالاخره آن حمایتى که مستکبرین عالم میکنند، مورد قبول است یا مورد قبول نیست.
[4]-بیانات در دیدارمردم بوشهر در روز میلاد امام على(علیه السلام) 05/04/1389
خاصیت دوران فتنه - همان طور که بارها عرض کردهایم - غبارآلودگى است، مهآلودگى است. نخبگان گاهى دچار خطا و اشتباه میشوند. اینجا شاخص لازم است.
دوپهلو حرف زدن، کمک کردن به غبارآلودگى فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفافسازى نیست. شفافسازى، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگى، کمک دشمن است. این، خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است: کى به شفافسازى کمک میکند و کى به غبارآلودگى کمک میکند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند.
مرزبندى شفاف با دشمنان انقلاب و
دشمنان دین؛ اینها شاخص است. اگر کسى مرزبندى شفاف نمیکند، قدرِ خودش را کاهش
میدهد؛ اگر گرایش پیدا میکند، از دائره خارج میشود. اینها آن مبانى و آن خطوط اصلى
است. حرکت انقلاب، حرکت روشنى است، حرکت رو به جلوئى است و این حرکت انشاءاللَّه
ادامه پیدا خواهد کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
«در زمینهی امور سیاسی، کار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاستجمهوری است که درواقع مقدرات اجرائی و سیاسی و به یک معنا مقدرات عمومی کشور را برای چهار سال آینده برنامهریزی میکند. انشاءالله مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آیندهی نیکی را برای کشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینهی اقتصاد، هم در زمینهی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید وارد شد. با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد. با دل پرامید و پرنشاط باید وارد میدانها شد و با حماسهآفرینی باید به اهداف خود رسید.
با این نگاه، سال ۹۲ را به عنوان «سال حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی» نامگذاری میکنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسهی اقتصادی و حماسهی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز کشور تحقق پیدا کند.»[1]
بسم الله الرحمن الرحیم
به دلیل تفاوت نگاه ارزشی که بین جامعه اسلامی ایران و دنیای شهوت آلود تمدن غرب وجود دارد دشمنان انقلاب از روشهای مختلفی برای تسلیم نمودن ملت ما استفاده کرده و میکند. در بسیاری از موارد از کردهی خود پشیمان شدهاند که نمونههای آن را در تاریخ انقلاب به کرات می توان مشاهده نمود[1] امروز تمرکز حملات و فشارهای دشمنان ایران اسلامی بر روی مسئلهی اقتصاد است[2] از همین رو مسئلهی اقتصاد و اقتصاد مقاومتی برای ما مهم است و باید الزامات آن را مشخص کنیم.[3] زیرا در مسائل اقتصادی نمیتوان به صورت روز مره فکر و عمل کرد و مدام سیاستهای اقتصادی را تغییر داد [4] پس تنها راه علاج این است که اقتصاد مقاومتی در دستور کار سران سه قوه بالاخص قوهی مجریه باشد.
[1] - بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور1389/06/16
ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند، تحریمکنندگان را ناکام میکنند؛ مثل موارد دیگرى که در سالهاى گذشته در زمینههاى سیاسى بود که یک اشتباهى کردند، یک حرکتى انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکى یکى عذرخواهى کنند. چند مورد یادتان هست لابد دیگر. حالا جوانها نمیدانند. در این ده بیست سال اخیر، از این کارها چند بار انجام دادند.
[2] - بیانات در دیدار کارگزاران نظام1391/05/03
همهى کسانى که ناظر مسائل گوناگون بودند، میتوانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادى بر کشور است. معلوم بود و طراحىها نشان میداد که اینها میخواهند بر روى اقتصاد کشور متمرکز شوند. اقتصاد کشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن این بود که بر روى اقتصاد متمرکز شود،
[3] -بیانات
در دیدار کارگزاران نظام1391/05/03
مسئلهى اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتى مهم است. البته اقتصاد
مقاومتى الزاماتى دارد. مردمى کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است.
[4] - بیانات
در دیدار کارگران و فعالان بخش تولید کشور1392/02/07
روزمرّه فکر کردن در مسائل اقتصادى، مضر است؛ تغییر سیاستهاى اقتصادى
به طور دائم، مضر است
بسم الله الرحمن الرحیم
بیداری اسلامی حادثه عظیم و حقیقتی است که اتفاق افتاده است[1] و ملتهای مسلمان و امت اسلامی را به تدریج بیدار کرده است[2] حرکتهای مذبوحانه دشمنان در برابر بیداری اسلامی نشانهی عظمت و اهمیت این خیزش و مبشّر رشد روزافزون آن است[3]
[1] - بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی1391/11/10
بیدارى اسلامى یک حقیقتى است که اتفاق افتاده است.
[2] - بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاههاى جهان اسلام و بیدارى اسلامى1391/09/21
امروز دنیا با یک حادثهى عظیم مواجه است؛ این حادثهى عظیم عبارت است از بیدارى اسلامى؛ این یک حقیقت است. ملتهاى مسلمان و امت اسلامى بتدریج بیدار شدهاند.
[3] - پیام در پی اهانت نفرتانگیز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلواتاللهعلیهوآله ۱۳۹۱/۰۶/۲۳
برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان نیز بدانند که این حرکات مذبوحانهی دشمنان در برابر بیداری اسلامی، نشانهی عظمت و اهمیت این خیزش و مبشّر رشد روزافزون آن است. و الله غالبٌ علی أمرِهِ.
در دههی عدالت و پیشرفت[1]،
دههای که می خواهیم
این موضوع را به گفتمان ملی تبدیل کنیم[2]
باید در آن پیشرفت چشمگیر و عدالت
محسوس[3]
داشته باشیم. فراوانند نخبگانی که گمان میکنند پیشرفت کشور لزوما باید از طریق توسعه[4]
و الگوهای غربی صورت پذیرد و مادامی که در دام این طلسم گرفتار هستند[5]
و تاکید بر به «توسعه» میکنند نمیتوانند اصلح باشند.
[1] - بیانات در جمع مردم و کارکنان صنعت نفت عسلویه1390/01/08
این دهه براى ما دههى پیشرفت و عدالت است. پیشرفت منهاى عدالت، از نظر اسلام اصلاً پیشرفت نیست.
[2] - بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان 27/02/1388
ما مىخواهیم مسئلهى پیشرفت و عدالت، در دههى چهارم به یک گفتمان ملى تبدیل بشود. همه باید آن را بخواهیم؛ تا نخواهیم، طراحى و برنامهریزى و عملیات تحقق پیدا نخواهد کرد و به هدف هم نخواهیم رسید
[3] - خطبههای نماز جمعه تهران1387/06/30
به توفیق الهى، بهاذنالله تعالى باید دههى چهارم این انقلاب... دههى «عدالت و پیشرفت توأمان» باشد؛ یعنى پیشرفت چشمگیر و عدالت محسوس در سطح کشور. برنامهها را باید اینجور تنظیم کرد. و این، ملت و کشور ما را آسیبناپذیر میکند
[4] - بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی1389/09/10
کلمهى «پیشرفت» را ما با دقت انتخاب کردیم؛ تعمداً نخواستیم کلمهى«توسعه» را به کار ببریم. علت این است که کلمهى توسعه، یک بار ارزشى و معنائى دارد؛ التزاماتى با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم.
[5] - بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسى مشهد1386/02/25
ما حالا باید براى شکستن این طلسم فکر کنیم؛ کدام طلسم؟ این طلسم که کسى تصور کند که پیشرفت کشور باید لزوماً با الگوهاى غربى انجام بگیرد. این وضعیت کاملاً خطرناکى براى کشور است. الگوهاى غربى با شرائط خودشان، با مبانى ذهنى خودشان، با اصول خودشان شکل پیدا کرده؛ بعلاوه ناموفق بوده. بنده به طور قاطع این را میگویم: الگوى پیشرفت غربى، یک الگوى ناموفق است. درست است که به قدرت رسیدهاند، به ثروت رسیدهاند؛ اما بشریت را دچار فاجعه کردهاند.
بسم الله الرحمن الرحیم
اداره کشور نمی تواند بدون الگو و مدل متناسب با شرایط زمان و مکانی باشد لذا از همین رو «در دههى اول,[انقلاب]، پیشرفت را بسیارى از انقلابیون در الگوى چپ؛ چپ دههى شصت، یعنى الگوى گرایشمند به سوسیالیسم میدیدند. هر کس هم مخالفت میکرد، یک تهمتى، لکهاى، چیزى متوجهش میکردند. یک عدهاى از مسئولین، دستاندرکاران، فعالین عرصهى کار در جمهورى اسلامى، نگاهشان نگاه حاکمیت دولت و مالکیت دولت بود؛ خوب، این نگاه، نگاه غلطى بود. نگاه به پیشرفت کشور از زاویهى دید تفکر شرقىِ سوسیالیستىِ چپ محسوب میشد؛ این غلط بود. البته غلط بودن این خیلى زود فهمیده شد، حتّى آن کسانى که آن روز مروج همین دیدگاه بودند، ناگهان صد و هشتاد درجه برگشتند! آن افراط به یک تفریط حالا تبدیل شد.
یک برههاى از زمان، نگاه به پیشرفت، نگاه غربى بود؛ یعنى همان راهى که آنها رفتند، اینها هم باید بروند؛ تصورشان این بود. خودشان را در حدِ انگلیس و فرانسه و آلمان هم نمیدیدند؛ در حد همین کشورهائى مثل کرهى جنوبى میدیدند. این هم رد شد. امروز در ذهن و فکر مسئولان و به صورت یک گفتمان عمومى در ذهن نخبگان و فرزانگان، نقشهى پیشرفت غربى کشور ردشده است؛ غلط از آب درآمده است. علتش هم این است که انتقاد از نقشهى پیشرفت به شیوهى غربى، امروز مخصوص ملتهاى شرق نیست، مخصوص ما نیست؛ خودِ اندیشمندان غربى، خودِ فرزانگان غربى، زبان به انتقاد گشودهاند؛ هم در زمینههاى اقتصادى، هم در زمینههاى اخلاقى، هم در زمینههاى سیاسى. همان چیزى که به آن افتخار میکردند به عنوان لیبرال دموکراسى، امروز مورد انتقاد است؛ پس این هم نقشهى پیشرفت نیست. امروز ما اینها را میدانیم. البته نقشهى پیشرفت اسلامى - ایرانى چیست؟ این باید تدوین شود، باید روشن شود، باید ابعاد و زوایایش مشخص شود؛ این کار به طور کامل انجام نگرفته است و باید بشود. اما همینى که ما فهمیدهایم که باید برگردیم به نقشهى اسلامى - ایرانى، این خودش موفقیت بزرگى است. این موفقیت را امروز داریم.»[1]
اما باید توجه داشت که بهترین جا برای طراحی و تدوین الگوی پیشرفت اسلامی دولت است[2] از همین رو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نمیتوانند نسبت به موضوع الگوی پیشرفت بیتفاوت باشند لذا اصلیترین شاخص، نگاه کاندیدای ریاست جمهوری به موضوع "الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت" است که بسیاری از موضوعات دیگر زیرمجموعه آن محسوب میشوند.[3]« مسئلهى تدوین الگوى اسلامى - ایرانى براى پیشرفت، یکى از مسائل کلان ماست؛ که البته این مسئله در دل خود، دهها مسئله دارد.»[4]
[2] - بیانات در دیدار اعضاى هیئت دولت1388/06/18
«طراحى و تدوین الگوى پیشرفت اسلامى ایرانى، به نظر من در هیچ جائى جز دولت وجود ندارد. هر چه انسان فکر میکند که کجا این کار را میشود انجام داد، به نظر میرسد تنها جائى که میتواند این را انجام بدهد، همین دستگاههاى دولتى است. واقعاً از افراد متفکر هم استفاده بشود و بنشینند الگوى پیشرفت را طراحى کنند. چون این دهه، دههى پیشرفت و عدالت است.»
[3] - بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی1389/09/10
«اگر ما توانستیم به حول و قوهى الهى، در یک فرایند معقول، به الگوى توسعهى اسلامى - ایرانىِ پیشرفت دست پیدا کنیم، این یک سند بالادستى خواهد بود نسبت به همهى اسناد برنامهاى کشور و چشمانداز کشور و سیاستگذارىهاى کشور. یعنى حتّى چشماندازهاى بیستساله و دهساله که در آینده تدوین خواهد شد، باید بر اساس این الگو تدوین شود؛ سیاستگذارىهائى که خواهد شد - سیاستهاى کلان کشور - باید از این الگو پیروى کند و در درون این الگو بگنجد.»
[4] -بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی1389/09/10
« مسئلهى تدوین الگوى اسلامى - ایرانى براى پیشرفت، یکى از مسائل کلان ماست؛ که البته این مسئله در دل خود، دهها مسئله دارد.»
بسم الله الرحمن الرحیم
فرآیند تحقق هدفهای اسلامی، یک فرآیند دشوار و طولانی است[1]. در انقلاب اسلامی هر قدمی که برداشته شود نوید قدم بعدی را میدهد به گونهای که همیشه فرج در مقابل آن بوده و هرگز دچار بنبست نشده است[2]این قدمها که با عنوان "گذشته، حال و آیندهی نظام" از آن یاد میشود مراحلی است که مانند حلقههای یک زنجیر در پنج مرحلهی «انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعهی اسلامی و امت اسلامی» به هم متصل میباشد[3] و موقعیت تاریخی جامعهی ما را نشان داده؛ میگوید: الان در مرحلهی دولت اسلامی هستیم[4] و باید به سمت نظام اسلامی حرکت کنیم[5]. پس رئیس جمهور اصلح باید بداند «کجا بودهایم[6]، کجا هستیم و به کجا میرویم[7]».
[1] - بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۸۰/۰۹/۲۱
فرآیند تحقّق هدفهاى اسلامى، یک فرآیند طولانى و البته دشوارى است. به طور نسبى انسان به آن اهداف نزدیک مىشود؛ اما تحقّق آنها، بسیار طولانى است
این انقلاب از روز اول تا امروز هر قدمى برداشته است، قدمى بوده است که نوید قدم بعدى را به ما میداده؛ این خیلى مهم است. هرگز دچار بنبست نشدیم، هرگز در دالان یأس و ناامیدى قرار نگرفتیم؛ همیشه فرج در مقابل ما بود. گاهى خودمان کوتاهى کردیم، سستى کردیم، نتاختیم به پیش - این اتفاق افتاده - اما راه هرگز بسته و بنبست نبوده است؛ هر گام ما بشارتده گام بعدى بوده؛ امروز هم همینجور است.
[3] - بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه ۱۳۹۰/۰۷/۲۴
من یک نکتهاى را در اینجا عرض بکنم. یک زنجیرهى منطقى وجود دارد؛ پیشها این را گفتیم، بحث شده. حلقهى اول، انقلاب اسلامى است، بعد تشکیل نظام اسلامى است، بعد تشکیل دولت اسلامى است، بعد تشکیل جامعهى اسلامى است، بعد تشکیل امت اسلامى است؛
ما امروز در مرحلهى دولت اسلامى و کشور اسلامى قرار داریم؛ باید دولت اسلامى را ایجاد کنیم.
تشکیل دولت اسلامى، مرحلهى سوم است بعد از این مرحله، مرحلهى تلألؤ و تشعشع نظام اسلامى است.
باید این انقلاب را درست بشناسید. یکى از کارهاى مهم شما جوانان عزیز این است که مبانى نظرى انقلاب را عمیقاً بشناسید. ما کسانى را دیدیم که با احساسات وارد این میدان شدند، بدون تکیهگاه نظرىِ مستحکم؛ با یک تندباد سرنگون شدند، راهشان عوض شد. آن کسانى میتوانند در این حرکت و در این مسیر محکم بایستند که شناخت عمیقى از مبانى نظرى انقلاب داشته باشند.
راه ما راهى طولانى است؛ اما آیندهى ما هم بسیار روشن و جذّاب خواهد بود. نگاه به آن آینده، خستگىِ راه را مىزداید و ایمان به آن، تردیدها و تزلزلها را از بین مىبرد.
کسانی که می خواهند خود را در معرض انتخاب مردم برای خدمت گذاری در منسب ریاست جمهوری انقلاب اسلامی قرار دهند لازم است موضوعاتی را مورد توجه قرار دهند که عبارتند از:
1- دیدن صلاحیت منسب ریاست جمهوری در خود؛[1]
2- رقابت؛ مسابقه ای برای خدمت، نه کسب قدرت؛[2]
3- عدم انجام دعواهای لفظی و شعارگونه و همچنین استفاده از مفاهیم بی سر و ته؛[3]
4- در چهار چوب نظام بودن رقابت ها؛[4]
5- متهم نکردن انتخابات و نریختن آب به آسیاب دشمن؛[5]
6- عدم القاءفضای اختلاف و ناامیدی در تبلیغات؛[6]
7- غافل نبودن از توطئه های دشمنان[7]
8- عدم ملاحظه رضایت دشمنان و ملاحظه اولیاء الهی[8]
9- جلوگیری از اسراف و تبلیغات پرخرج[9]
10- استفاده نکردن از بیت المال برای تبلیغات[10]
11- ملاحظهی ارزشهای نظام[11]
12- داشتن صداقت با مردم و استفاده از اطلاعات دقیق[12]
13- عدم تخریب دیگران [13]
14- غیریت رقابت با خصومت[14]
15- خلاف قانون نبودن وعدهها[15]
16- متناسب بودن شعارها و وعدهها، با توان خود و نیاز جامعه[16]
17- رعایت انصاف در رقابت[17]
[1] - بیانات در دیدار مردم قم 19/10/1391
آن کسانى که وارد میدان میشوند، باید کسانى باشند که در خود توانائىِ کشیدن این بار را بیابند؛ صلاحیتهائى را هم که در قانون اساسى است و شوراى محترم نگهبان بر روى آنها تکیه خواهد کرد، در خودشان ملاحظه کنند و واقعاً وابسته و دلبستهى به نظام و قانون اساسى باشند؛ بخواهند قانون اساسى را اجرا کنند.
[2] -بیانات در دیدار جمعی از مردم گیلان 11/02/1380
نکته سوم در این زمینه، خطاب به نامزدهاى انتخابات است. انتخابات در کشور ما باید مسابقهاى براى خدمت باشد، نه مسابقهاى براى کسب قدرت. انتخابات اسلامى اینگونه است.
[3] - بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 25/03/1384
دعواهاى لفظى، شعارهاى لفاظىگونه، اسم از مفاهیم مبهم و بىسروته آوردن، مشکل مردم را حل نمىکند؛ مردم احتیاج دارند به اینکه در میدان عمل و کار، با لجنهایى که نمىگذارد این دریاچهى مصفا طراوت لازم را داشته باشد، مبارزه شود. ،
بهترین شکل ادامهى یک نظام اجتماعى این است که در عین ثبات، تحول داشته باشد. رکود بد است و ثبات خوب است. ثبات یعنى استقرار؛ یعنى این چهارچوب، این هندسه، در جاى خود محفوظ باشد، مستقر باشد، ریشهدار باشد؛ در عین حال در داخل این چهارچوب، تحولات، مسابقات و رقابتها وجود داشته باشد.
[5] - خطبههای نماز جمعه تهران 1390/11/14
انتخابات را متهم نکنند؛ کسى آب به آسیاب دشمن نریزد؛ در تبلیغات، القاء فضاى اختلاف و ناامیدى نشود، تا انشاءاللَّه انتخابات خوبى داشته باشیم.
[6] - همان منبع
[7] - خطبههای نماز جمعه تهران 1390/11/14
مسئولان از توطئهى دشمن در کار انتخابات غافل نشوند. آن کسانى هم که در انتخابات رأى نمىآورند، مواظب باشند آن کلاهى که بر سر رأىنیاوردگان سال 88 رفت، بر سر آنها نرود؛ فریب نخورند. همهى نامزدهاى انتخابات و همهى هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئهى احتمالى دشمن مسئول امنیت بدانند
[8] - بیانات در جمع تعدادى از خانوادههاى شهداء 03/03/1388
نامزدهاى انتخابات باید هوشیار باشند. مبادا نامزدهاى انتخابات ریاست جمهورى در تبلیغات خود براى دلخوشى دشمنان حرفى بر زبان جارى کنند. رضایت خدا را باید در نظر گرفت، رضایت اولیاء را باید در نظر گرفت.
[9] - بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 13/12/1381
تفاوت دیگر دمکراسیهاى رایج دنیا با نظام مردمسالارى دینى این است که در مردمسالارى دینى کارهاى رایجِ دنیا و اسرافها و تبلیغات پر خرج مطلقاً نباید انجام گیرد. ما در همین سیستان و بلوچستان هزاران جوان را با استعدادهاى خوب و قابل رشد و قابل استفاده براى ادارهى کشور مشاهده مىکنیم که اینها در یکجا معطّل و منتظر یک وسیلهى جزئى ماندهاند براى اینکه بتوانند کار خود را دنبال کنند؛ آنگاه عدّهاى بیایند میلیاردها صرف تبلیغات کنند براى اینکه نظر مردم را به سمت خود جلب نمایند؛ آن هم با روشهاى بعضاً غلط و بعضاً خلافشرع.
- بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام 06/02/1376
در تبلیغات انتخابات ریاست جمهورى - که آزمایش عظیمى براى ملت است - مراقبت شود که مخارجِ بیش از متعارف و زیادى و اسرافگونه انجام نگیرد.
نکتهى دیگر این است که رفتار داوطلبان در ریختوپاش و خرج و تبلیغاتِ زیاد از اندازهى لازم میتواند ماها و آحاد مردم را نسبت به آنچه که بعداً پیش خواهد آمد، آگاه و هشیار و بیدار کند. آن کسى که یا از بیتالمال هزینه میکند، یا از پول مشتبه به حرامِ بعضىها استفاده میکند، نمیتواند اطمینان مردم را جلب کند؛ به این چیزها خیلى باید توجه کرد.
[11] - بیانات در خطبههاى نماز جمعهی تهران. 28/02/1380
در تبلیغاتشان ارزشهاى نظام را ندیده نگیرند؛ همدیگر را تخریب نکنند و از دادن آمارهاى سست بپرهیزند. اگر قرار شد به مردم آمارى بگویند و حرفى بزنند، آمارهاى دقیق ارائه کنند. با مردم با کمال صداقت حرف بزنند؛ هرچه عقیدهشان هست، به مردم بگویند.
[12] - همان منبع ؛
[13] همان منبع به همراه
بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادى سنندج 22/02/1388
گاهى انسان حرفهاى عجیب و نسبتهاى عجیبى میشنود. این حرفها مردم را نگران میکند؛ کسى را هم به گویندهى این حرفها دلبسته و علاقهمند نمیکند! نامزدهاى محترم توجه داشته باشند: اذهان عمومى را تخریب نکنند. این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کنندهى اذهان مردم است؛
[14] - بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دی 1390/10/19
انتخابات باید سالم باشد، رقابتى باشد. رقابت غیر از خصومت است، رقابت غیر از تهمتزنىِ متقابل است؛ اینها را باید همه مواظب باشیم. رقابت این نیست که کسى اثبات خود را متوقف بر نفى دیگرى بداند. رقابت این نیست که کسانى بیایند براى جلب نظر مردم، وعدههاى خلاف قانون اساسى، خلاف قوانین عادى بدهند؛ اینها نباید باشد.
[15] - همان منبع به همراه؛
حرفی که از دهان انسان خارج میشود، باید واقعی، صمیمی، متکی به اطلاعات درست و برآمدهی از زبان صادق و راستگو باشد. اینجور نباشد که حالا برای اینکه توجه مردم را جلب کنیم، هرچه به دهانمان آمد، بگوئیم؛ اینها را باید مراقبت کنند. نامزدها کاری که میدانند درست است، میتوانند انجام دهند، آن را بگویند - حالا به عنوان وعده، به عنوان برنامه، به عنوان هرچه - سعی کنند مردم را با واقعیت مواجه کنند؛ هم واقعیت اوضاع، هم واقعیت خودشان.
[16] -بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1392/02/25
شعارها را نگاه کنید، ببیند شعارهائى که تعیین میکنند، چه جور شعارهائى است؟ گاهى بعضىها - البته اشتباه میکنند - براى جلب آراء، شعارهائى میدهند که این شعارها از حدود قدرت و اختیاراتشان بیرون است؛ اینها را مردم هوشمند ما میتوانند بشناسند، مراقبت کنند، دقت کنند. آنچه که براى مردم لازم است، آنچه که فوریت بیشترى دارد، آنچه که با واقعیات و امکانات کشور سازگار است، آنچه که به افزایش قدرت درونى ملت مىانجامد، آنها را در شعارهایشان بگنجانند؛ این یکى از معیارها است.
رقابتها را منصفانه کنند، حرفها را منصفانه کنند، از جادهى انصاف خارج نشوند. خوب، به طور طبیعى هر نامزدى حرفى دارد و حرف مقابل خود را رد میکند؛ این رد و ایراد فى نفسه اشکالى ندارد؛ اما مشروط بر اینکه تویش بىانصافى نباشد، کتمان حقیقت نباشد. میدان براى همه باز است؛ بیایند در میدان انتخابات خود را بر مردم عرضه کنند. اختیار با مردم است؛ مردم هر جورى که فهمیدند، تشخیص دادند، هشیارى آنها به آنها کمک کرد، انشاءاللَّه همان جور عمل خواهند کرد.